ساعت ??:57 ق.ظ روز ???9/5/9
ساعت ??:57 ق.ظ روز ???9/5/9
ما کشته ی عشقیم ، محبت کفن ماست / پرورده ی رنجیم ، رفاقت هدف ماست .
یک جام پر از شراب دستت باشد / تا حال من خراب دستت باشد / این چند هزارمین شب بی خوابیست / ای عشق فقط حساب دستت باشد .
من اگر دل به تو دادم تو ز من دل بردی / گر گناه است محبت ، تو گنه کاگل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند در سختی ها باید زیباترین ها را بیافرینند ، روزگارت نیلوفری باد ر تری در تمنای دلت یاد دل من هم باش ، یاد من نه ، یاد خود کن که در آن جا داریکاش واژه ی حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود که برای بیان کردن دوستت دارم ، نیاز به قسم خوردن نبود .
اگر خوابی خوابتم / اگر مستی شرابتم / اگر هستی کنارتم / اگر نیستی به یادتم .
زندگی با تو چه زیباست نمیدانی تو / دل من غرق تمناست نمیدانی تو / شوق دیدار تو در باغ دلم میشکفد / بلبل مست تو تنهاست نمیدانی تو / جز تو کس نیست که من منتظر او باشم / دل من منتظر توست نمیدانی تو .
رفتی اما چه بگویم هیهات ، تو ندانی که من آن روز غروب ، زیر آن دره ی آرام و عبوس ، به چه حالی بودم .
به که پیغام دهم ؟ به شباهنگ که شب مانده به راه ؟ یا به اندوه کلاغان سیاه ، به پرستو که سفر میکند از سردی فصل ؟ یا به مرغان نکو چیده شهر ؟ به که پیغام دهم که به یادت هستم ؟